تاثیر سوالات بر زندگی انسان
یکی از دلایل تفاوت انسانهای موفق و ناکام ، کیفیت و نوع سوالاتی است که از خودشان می پرسند .
سوالات ، قدرتی دارند که افکار انسان را بر روی یک مورد خاص ، متمرکز می کنند .
ذهن انسان اکثر اوقات در حال گفتگو ( پرسش و پاسخ ) است ، حتی زمانی که آرام هستیم . به قول حافظ :
در اندرون من خسته دل ندانم کیست / که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
یکی از دلایل شکست و بد بختی انسانها ، پرسیدن سوالات منفی و محدود کننده است .
سوالاتی مانند : چرا افسرده ام ؟ خدایا ، چرا کار پیدا نمی کنم ؟ چرا اینقدر زندگی سخت است ؟ این چه بلایی بود که به سر من آمد ؟ و ….
انسانهای موفق از خودشان سوالات مثبت و با کیفیت عالی می پرسند .
سوالاتی مانند : چگونه می توان موفق شد ؟ چطور می توانم ثروتمند شوم ؟ این رویداد چه تجربه مثبتی برایم دارد ؟ و…
رسیدن به موفقیت ، مدیون پرسیدن سوالات مثبت و عالی ة به خصوص در لحظات سخت و حساس است .
تاثیر سوالات بر زندگی انسان
ضمیر ناخود آگاه به نوع کلمه توجه دارد ، وقتی می پرسید : ” چرا افسرده ام ؟ ” ذهن بر روی کلمه ” افسردگی ” متمرکز می شود و باعث افزایش آن می گردد .
اما وقتی می پرسید : ” چگونه روحیه ام را شاد کنم ؟ ” نا خودگاه بر روی کلمه ” شادی ” تمرکز کرده و باعث ازدیاد آن می شود .
زیرا
” سخن گفتن و اندیشیدن به هر چیزی باعث جذب و افزایش آن می شود .”
وقتی کلمه چرا را از اول هر سوالی مثلا (( چرا همیشه شکست می خورم ؟ )) بردارید ، جمله باقیمانده نشان دهنده باور شماست و اینکه باور دارید که همیشه شکست می خورید . حتی اگر این جمله درست هم نباشد،
متاسفانه باور فعلی شماست که البته می توانید با تکرار عبارات تاکیدی و پرسش های مثبت ، این باور را تغییر دهید .
کامپیوتر را می توان ماکت کوچکی از ذهن انسان دانست . زمانی که از کامپیوتر سوالی می پرسید، او به جستجو می پردازد .
آیا اگر شما به اتاق دیگری بروید ، کامپیوتر از ادامه کار باز می ایستد ؟ قطعا خیر . آنقدر به جستجو ادامه می دهد تا جواب سوال شما را به طور دقیق و کامل بیابد . به قول معروف :
” عاقبت ، جوینده یابنده است .”
وقتی از خودتان نیز سوالی می پرسید و بعد مشغول کار دیگری می شوید ، نا خودآگاه شما ، مشغول فعالیت جهت یافتن جوابهای سوال شماست .
مثلا وقتی می پرسید : خدایا چرا اینقدر بدبختم ؟ ضمیر نا خودآگاه جهت یافتن جواب آن ، به جستجوی تمام
اطلاعات موجود در خودش می پردازد و تمام خاطرات و وقایع منفی را و هر اتفاقی که بویی از بدبختی داشته
باشد ، دوباره زنده و بررسی می کند و همین جواب هاست که سازنده باور های شماست .
باورهای ضعف ، مریضی ، بدبختی ، نتوانستن ، فقر و …. نتیجه تکرار این گونه پرسش هاست .
بخواهید که به شما داده خواهد شد ، بگویید که برای شما باز خواهد شد ، بجویید که خواهید یافت . انجیل
زندگی مانند آینه ای است که اندیشه های شما را به خودتان باز می گرداند . به قول مولانا :
این جهان کوه است و فعل ما ندا / سوی ما آید ، نداها را صدا
اکثر انسانها خواهان بهبود اوضاع و شرایط هستند ، اما تمایلی به
بهبود اندیشه هایشان نشان نمی دهند
. شرایط و وقایع بیرونی دقیقا خودشان را با اندیشه ها و تصاویر ذهنی شما هما هنگ می کنند .
اگر از وقایع و شرایط پیرامون خود ناراضی هستید ، نحوه تفکرات خود را تغییر دهید
آناتول فرانس می گوید : (( همه بد بختی های ما از درون خود ما بر می خیزد و مسبب آنها خودمان هستیم و ما فکر می کنیم که آنها از بیرون می آیند ، حال آنکه در درون خودمان و با زهن خودمان ساخته می شوند .))
به قول صائب :
از درون سیه توست جهان چون دوزخ / دل اگر تیره نباشد ، همه دنیاست بهشت
زندگی دقیقا همانگونه است که فکر می کنید و هر اندیشه ای به نوعی در زندگیتان ظاهر می شود .
زندگی زیباست ای زیبا پسند / زنده اندیشان به زیبایی رسند
آنقدر زیباست این بی بازگشت / کز برایش می توان از جان گذشت
اعتقاد به شعر فوق باعث شادی و موفقیت می شود و باور داشتن اشعار زیر باعث بدبختی و سختی زندگی :
زندگی قصه تلخی است که از آغازش / بس که آزرده شدم ، چشم به پایان دارم
سختی و آسانی زندگی به نوع اندیشه های شما بستگی دارد .
پیامبر ( ص) می فرماید :
(( زندگی را آسان بگیرید ، تا روزی تان افزایش یابد )
مطالب فوق بخشی از کتاب ارزشمند” معجزه ذهن” اثر دکتر مرتضی احمدی منش است
پیشنهاد می کنم حتما مطالعه کنید این کتاب رو