شناخت حقیقت

0

  • ” دو پرنده که پاهایشان به هم بسته باشد حتی با داشتن چهار بال هم قادر به پرواز نیستند ، زیرا بین آنها دوگانگی وجود دارد .
    اما اگر یکی از دو پرنده بمیرد دیگری میتواند پرواز کند و آن یکی را بالا بکشد زیرا دوگانگی از بین رفته است
    خداوند ( هوشیاری کل ) بی نهایت است پس نباید در برار خداوند دچار منیت و غرور شد و منم منم کرد

    چون اگر انسان خود را ببیند دیگر نمی تواند خدا را ببیند مانند دو پرنده ، اما اگر انسان از نفس تهی شود و منیت را کنار بگذارد ، آنگاه خداوند انسان را پرواز میدهد .”



    انسانهای کوته بین و سطحی نگر مانند شکارچی هست که همیشه سرش پایینه و به دنبال سایه عقاب است و فکر میکند سایه خود عقاب است
    عقاب در آسمان در حال پرواز است ، هیچ گاه نمی توان به سایه رسید اما به صاحب سایه میتوان رسید ”
    سایه = دنیا و ظواهر آن
    صاحب سایه = خدا
    دو متن فوق از مثنوی مولانا به نثر نوشته شده
    *************

    باید از نقش به نقاش رسید نه آنکه همیشه داخل نقش ماند

    انسان پر و مغرور جایی برای پذیرش حقیقت ندارد ، حقیقت جا می طلبد، برای پذیرش حقیقت و تجربه عشق باید تمام درون را خالی و آماده کرد.

    درون نی اگر خالی نباشد کسی نمی تواند به آن بدمد ، چون نی بندها و گره ها رو رها کرده
    خود را مانند نی خالی کن تا عشق در تو بدمد .

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۲ رای
    ممکن است شما دوست داشته باشید
    ارسال یک پاسخ

    آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.

    The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.