الماسهایی از نظامی – بخش سوم
چو بد كردي مباش ايمن ز آفات
كه واجب شد طبيعت را مكافات
سپهر آيينه عدلست و شايد
كه هرچ آن از تو بيند وا نمايد
منادي شد جهان را هر كه بد كرد
نه با جان كسي با جان خود كرد
مگر نشنيدي از فراش اين راه
كه هر كو چاه كند افتاد در چاه
سراي آفرينش سرسري نيست
زمين و آسمان بيداوري نيست
منبع : خسرو و شيرين