چراغ باشیم نه قاضی
که چراغ راه را روشن میکند و کسی که کور نباشد راهش را خودش پیدا خواهد کرد
مانند فانوس دریایی که کشتی ها راهشان را پیدا خواهند کرد با نور آن
اما قاضی جلوی راه انسان بینا را نیز سد میکند و سنگ سر راه میگزارد
خیلی از پدر و مادر ها و اطرافیان قاضی هستند ( بکن ، نکن )
( برو ، نرو ) – ( بشین ، پاشو ) – ( اشتباه میکنی ، من راست میگم )
(خودت نیستی ، خودت باش ) ، ( تقلید نکن ، تقلید بکن )
عملکرد هر انسانی در زندگی خودش به اندازه هزار جلد کتاب است
که اطرافیان عملکرد ما را در زندگی بیشتر میبینند تا حرف هایمان را
و وای به روزی که حرف و عمل یکی نباشد
اگر به بوستان رسیدیم طناب نیندازیم گردن فردی و او را از جنگل بکشیم به
داخل بوستان
بلکه مانند فانوس نور بیندازیم و راه را روشن کنیم
شاید کسی دوست ندارد وارد بوستان شود و در جنگل خوش است
کسی که 40 سال در تاریکی مانده به چشمانش نور بتابانی فرار خواهد کرد
چراغ باشیم نه قاضی