الماس هایی از مولانا الماسهایی از مولانا – طوطي و بازرگان میثم همتی اسفند ۱۰, ۱۴۰۱ 0 طوطي و بازرگان بازرگاني يك طوطي زيبا و شيرين سخن در قفس داشت. روزي كه آمادة سفرِ به هندوستان بود. از هر يك از…
الماس هایی از مولانا الماسهایی از مولانا – آفتاب آمد دلیل آفتاب میثم همتی اسفند ۱۰, ۱۴۰۱ 1 آفتاب آمد دلیل آفتاب / گر دلیلت باید از وی رو متاب خورشید در آسمان است و می تابد اما کسی قادر نیست که مستقیم…
الماس هایی از مولانا الماسهایی از مولانا – صد بار اگر توبه شکستی باز آ میثم همتی اسفند ۱۰, ۱۴۰۱ 0 بازآ باز آ هر آنچه هستی باز آ گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ این درگه ما در گه نا امیدی نیست صد بار اگر توبه…
الماس هایی از مولانا الماسهایی از مولانا – باز آمدم چون عید نو تا قفل زندان بشکنم میثم همتی اسفند ۱۰, ۱۴۰۱ 0 حضرت حق ای رستخیز ناگهان وی رحمت بیمنتها ای آتشی افروخته در بیشه اندیشهها امروز خندان آمدی مفتاح زندان آمدی…
الماس هایی از مولانا الماسهایی از مولانا – قسمت بیستم- مرگ از نگاه مولانا میثم همتی اسفند ۱۰, ۱۴۰۱ 1 مرگ از دیدگاه مولانا یکی از مهمترین موضوعاتی که فکر آدمی را به خود مشغول میدارد اندیشه مرگ است . وحشت از مرگ و…