الماسهایی از حکیم فردوسی – بخش 2
فردوسى بر این باور است که عقل و علم و دانش و خرد، بر هر چیز مقدم است
و اینکه جهان و آنچه در آن است، سراسر حکمت است و معرفت :
کسى کِش خِرَد باشد آموزگار / نگه داردش گردش روزگار
مدارا خِرَد را برادر بُوَد / خرد بر سر جان چو افسر بُوَد
خرد مرد را خلعت ایزدى است / سزاوار خلعت نگه کن که کیست
——————-
همه میتوانند همچون فریدون عدالت گستر باشند :
فريدون فرخ فرشته نبود / ز مشك و ز عنبر سرشته نبود
به داد و دهش يافت آن نيكويي / تو داد و دهش كن، فريدون توي