بخش هایی از کتاب ” پدر پول دار پدر بی پول “

0
  • money
    مقدمه
    در این کتاب رابرت در مورد دو پدر خود توضیح می دهد . یکی بی پول و دیگری پولدار , اولی بسیار باهوش
    , تحصیلکرده و دارای مدرک دکترا از دانشگاه استنفورد و دیگری که در اصل پدر دوستش بود و رابرت او را پدر خود می خواند تا هشت کلاس تحصیل نکرده بود .
    هر دوی آنها در حرفه هایشان موفق بودند و تمام عمرشان را به سختی کار کرده بودند اما یکی وقتی مرد , ده ها میلیون دلار برای خانواده و سازمان های خیریه به جا گذاشت , حال آنکه دیگری پس ازمرگش مقروض بود .
    همچنین از دیگر مباحث بنیادی مطرح شده در این کتاب تفاوت دارایی و بدهی است . از نظر رابرت اگر شما دست از کار بکشید باید دارایی هایتان , پول به جیب شما وارد کند , در حالی که بدهی هایتان , پول از جیب شما خارج می کند

    بخش هایی از این کتاب ارزشمند :

    300سال پیش ، زمین ، یک دارایی به حساب می امد . بنابراین کسانی که زمین داشتند ، قدرتمند بودند .
    سپس کارخانجات و صنعت ، جایگزین آن شد در عصر جدید اطلاعات گوی سبقت را ربوده است و کسانی که بیشترین اطلاعات روز را دارند ، قدرتمندان جهانند .
    این قدرت بر خلاف کارخانجات و زمین با مرزها محدود نمیشود و با سرعت نور در سرتاسر جهان پخش موشد


    —————————

    اگر مدارس ، آموزش هایی در مورد پول میدادند ، امروزه پول بیشتر و قیمت های کمتری می داشتیم اما متاسفانه ، مدارس فقط به مردم آموزش می دهند که سر کار بروند و پول در بیاورند نه اینکه چگونه پول را تحت کنترل خود درآورده
    و آن را هدایت کنند و در کارها از آن استفاده جویند .
    اکثر مردم به مدرسه میروند بدون اینکه هرگز نقش و عملکرد پول را یاد بگیرند و بنابر این بر می گزینند که در زندگی ، برای پول کار کنند
    بر اندیشه کار برای پول ، خط بطلان بکشید و در مقابل یاد بگیرید که پول برای شما کار کند

    —————————

    تعریف حماقت چیزی جز این نیست که همان کار گذشته را انجام دهیم و انتظار نتیجه متفاوتی را داشته باشیم .
    از انجام آنچه در زندگی برایتان کار نمی کند و موثر نیست ، دست بردارید و به جستجوی روش های جدید بپردازید .
    افرادی را بیابید که آنچه را شما مایل به انجامش هستید ، قبلا انجام داده باشند

    امنیت کاری ، برای پدر تحصیل کرده ام ، همه چیز بود . برای پدر پولدارم ، آموختن همه چیز بود
    —————————
    در طول دهه اخیر رابرت کتاب های زیادی را به رشته تحریر درآورد که هریک به نوبه خود موفقیتی را برای این شرکت به همراه داشته است .
    به دلیل نگرانی فراوانی که رابرت از خلا در حال رشد میان داراها و ندارها داشت , به خلق بازی ” گردش پول ” پرداخت که به آموزش پول اختصاص دارد .
    بازی ای که نیویوک تایمز درباره آن میگوید : ” گردش پول بازی جدیدای است که هدف آن آموزش سرمایه گذاری و کسب ثروت به افراد است و به سرعت طرفداران زیادی در سرتاسر جهان پیدا کرده است . “
    —————————
    بسیاری از مردم کارها را بیهوده ، مشکل و پیچیده میکنند . یافتن یک معامله خوب ، یک تجارت مناسب ، افراد درست ، سرمایه گذاری های خوب یا هر چیز دیگر که فکر کنید ، درست مانند یک قرار ملاقات گذاشتن ساده است . فقط باید
    وارد بازار شوید ،با عده ی زیادی گفتگو کنید ، پیشنهادات بساری ارائه دهید با پیشنهادات متقابل برخورد کنید ، وارد
    مذاکره شوید ، امتناع ورزید و قبول کنید .
    جستجو ، پیشنهاد ، مذاکره ، امتناع و پذیرش ، بخش های مختلف پروسه های زندگی هستند .
    —————————

    اگر بتوانم یک ایده را در ذهن شما باقی بگذارم ، این ایده خواهد بود : هر زمان احساس کردید کمبود مالی دارید یا نیازمند چیزی هستید ، اول آنچه را بدان نیازمندید ، ببخشید ، تا خروار خروار به سویتان بازگردد . این مطلب در مورد پول ، لبخند و عشق و دوستی هم صادق است .
    سال ها پیش ، عبارتی راشنیدم که می گفت : ” خداوند نیازی به بخشش های ما ندارد . این ما انسان هاییم که به بخشیدن نیازمنیدیم .
    این امر مرا یاد داستانی می اندازد که میگفت در یک شب سرد زمستانی ، مردی با یک بقل هیزم ، کنار بخاری هیزمی گنده ای
    نشسته بود و به سر بخاری فریاد میکشید : ” هر وقت تو کمی گرما به من دادی ، من چوب درونت خوام ریخت !” و هنگاامی
    که صحبت از پول ، عشق ، شادی ، فروش و مراوده به میان کشیده می شود ، همه باید به خاطر داشته باشیم که اول از همه ، باید آنچه را میخواهیم ، ببخشیم تا دسته دسته به سویمان بازگردد .

    —————————
    آموزش بده تا رشد کنی
    —————————
    حرف من این است که تردید ها و بد بینی ها ی افراد است که بیشتر آنان را فقیر و محافظه کار کرده . دنیای واقعی به سادگی در انتظار پولدار شدن توست . تنها تردیدات انسان ها است که آنان را فقیر نگاه میدارد .
    همانگونه که گفتم ، رهایی از چنگال چرخه دورانی زندگی از نظر تکنیکی ، آسان است و تحصیلات بالایی نیاز ندارد ، اما تردید ها ، برای اکثریت مردم فلج کننده و آسیب رسان هستند .
    پدر پولدارم میگفت : ” بدبین ها هیچ گاه در زندگی موفق نمی شوند . ترس ها و تردید های کنترل نشده ، بوجود آورنده بدبینی است .
    بدبین ها همیشه از اطرافشان ایراد میگیرند ، حال آنکه برندگان به تجزیه و تحلیل آن می پردازند .”
    خرده گیری چشم انسان را کور میکند در حالی که تجزیه و تحلیل ، چشم ها را می گشاید .
    تجزیه تحلیل این تجازه را مید هد موقعیت عایی را ببینند که دیگران فرصت دیدنش را از دست داده اند و یافتن آنچه بقیه مردم از دست داده اند ، کلید هر موفقیتی است .
    همه ما تردید هایی داریم مانند ” من زرنگ نیستم ” ، ” به حد کافی وارد نیستم ” ، ” فلانی از من بهتر است ” و …
    این تردید ها ما را فلج میکند و از عمل باز میدارد و به سوی بازی ” اگر فلان بشود ، چه ؟” سوق می دهند
    اکثر مردم به دلیل ترس و حرص در چرخه زندگی گرفتار می شوند . چرخه ای که شامل بیدار شدن , سرکار رفتن , بیدار شدن , سرکار رفتن , پرداخت مخارج و … است .
    —————————

    زمانی که فارغ التحصیل شدیم ، بیشترمان می دانستیم که مدارک دانشگاهی یا نمرات خوب چیزی
    نیست که بتوان حساب زیادی روی آن باز کرد .
    در دنیای واقعی خارج از دانشگاه ، چیزی بیشتر از نمرات صرف مورد نیاز است
    من شنیده ام که نامش را ” جسارت ” ، ” شهامت ” ، “هوشیاری ” ، “آگاهی ” ، ” مبارزه طلبی ” ، “زیرکی “
    ” سرسختی ” گذاشته اند

    اگر پول شما اندک است و قصد دارید ثروتمند شوید ، قبل از همه ، لازم است دارای قدرت ریسک شوید نه محافظه کاری .
    انسانهای محافظه کار و محتاط به هیچ کجا نمی رسند . آنان در یک نقطه ثابت باقی می مانند
    برای پیشرفت ، باید قبل از هر چیز ، کمی دل و جرات داشته باشید
    توماس ادیسون ، محتاط نبود . او عملگرا و اهل ریسک بود . بیل گیتس هم محافظه کار نبود . او هم دست به ریسک زد .
    —————————
    شکست برای برندگان ، انگیزه و برای بازندگان ، نقطه پایان است
    جان دی راکفلر می گوید :” من همیشه کوشیده ام هر فاجعه ای را در زندگی ام به یک فرصت بدل کنم “
    در زندگی شخصی خودم ، متوجه شده ام که پیروزی ، همیشه به دنبال یک باخت می اید .
    پیش از آنکه کامکلا دوچرخه سواری را یاد بگیرم بارها و بارها زمین خوردم . تا به حال هیچ گلف بازی را ندیده ام که هیچ توپش به خطا نرفته باشد . هیچگاه به عاشقی برنخورده ام که قلبش نشکسته باشد و هرگز پولداری را ندیده ام که در زندگی ، شکست مالی نخورده باشد .
    —————————

    هر زمان با افراد بالغی که میخواهند پول بیشتری به دست بیاورند صحبت میکنم ، این مسئله را به ایشان توصیه میکنم تصویر بلند مدتی از زندگی و اینده خود
    ترسیم کنند و به جای اینکه از روی سادگی ، برای داشتن پول و امنیت کار کنند که انکار نمی کنم مسائل پر اهمیتی هستند پیشنهادم به آنان این است که کار دومی را برگزینند که مهارت دیگری را به ایشان آموزش دهد
    آموزش و تعلیم در درازمدت ، با ارزش تر از پول است .
    من به عوض اینکه به جوانان توصیه کنم برای کسب درآمد به دنبال کار بگردند ، ترجیح میدهم بگویم برای کسب دانش و اطلاعات ، در تعقیب کار باشند .
    پیش از اینکه حرفه خاصی را برگزینند و قبل از اینکه در دام ” چرخه دورانی و غیر سازنده زندگی ” گرفتار آیند ، به آنان
    می گویم به راهشان و مهارت هایی که میخواهند در طول ان کسب کنند ، نگاهی بی اندازند

    —————————
    یک ضرب المثل قدیمی میگوید : ” داشتن شغل ، کلمه مخفف و کوتاه شده ای است برای آب در هاون کوبیدن و متاسفانه باید بگویم که این جمله در مورد میلیون ها نفر از توده های مردم مصداق دارد .
    زیرا مدارس معتقد نیستند که دانش مالی ، اساسا دانش است ، به همین دلیل غالب کارگران و کارمندان ، در حد حقوقشان زندگی میکنند .
    —————————
    ما همگی دارای یک نیروی بالقوه فوق العاده یا یک استعداد نهانی بویدم و همگی با نعماتی خدادادی متبرک
    شده بودیم. با این وجود ، یک چیز ما را عقب نگه میداشت و آن نوعی خودشکاکی ( عدم اطمینان به خود ) بود .
    عقب ماندن ما ، نه به علت کمبود اطلاعات تکنیکی و فنی ، بلکه بیشتر به دلیل کمبود اعتماد به نفس بود

    پدر بی پول : پدر پول دار :
    عشق به پول ریشه همه شرارت ها است فقدان پول , ریشه همه شرارت ها است
    خوب درس بخوان تا یک شرکت خوب برای کار کردن پیدا کنی خوب درس بخوان تا بتوانی یک شرکت خوب , درست کنی
    تنها تحصیلات عالیه دانشگاهی , لازم است برخورد از دانش مالی به اندازه تحصیلات دانشگاهی , اهمیت دارد
    در مورد مسایل مالی با احتیاط رفتار کن و از ریسک کردن بپرهیز یاد بگیر که چگونه با پول ریسک کنی
    من علاقه ای به پول ندارم و هرگز ثروتمند نخواهم شد پول قدرت است و من مرد ثروتمندی هستم
    نمی توانم از عهده مخارج برآیم چگونه میتوانم از عهده مخارج برآیم
    من برای پول کار می کنم پول برای من کار میکند

    —————————
    درسهایی که ثروتمندان برای کسب پول به فرزندانشان می دهند
    نویسنده :رابرت کیوساکی
    انتشارات آوین

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۲ رای
    ممکن است شما دوست داشته باشید
    ارسال یک پاسخ

    آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.

    The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.